عشق خوناشام 🥀🩸[11]
ویو کوک:
همینجوری که داشتم راه میرفتیم ا.ت یهو پرسید
ا.ت:کوک چرا داری کمکم میکنی
اَه لعنتی این سوال از کجا درومد خب قطعاا نمیتونم بهش بگم که عاشقت شدم و دارم از هر بهونه ای استفاده میکنم که باتو باشم پس سریع ی دروغی سرهم کردم که حتی خدمم چندشم شد
کوک:من از یونا خوشم میاد و می خوام حرصش رو در بیارم
ا.ت:ها
وی. ا.ت
قشنگ معلوم بود داره ک*شعری میگه اما اصلا نمیشه فهمید حرفش چیه ای پسر پُرِ رمزو رازه
یک ماه بعد
ا.ت من عاشق تعطیلاتم
لیا:منم
باهم دیگه روی تخت دراز کشیدیم و زیر پتو فیلم میبینیم تعطیلات کریسمس همیشه تعطیلات مورد علاقه من بوده منو لیا برای امروز کلی برنامه داریم ناخونامونو درست میکنیم میریم خرید و من به لیا کمک میکنم برای قرارش با جیمین آماده بشه بعد از یک ساعت فیلم تموم شد و شروع کردین به لاک زدن و رست کردن نخونامون همینطور که غیبت می کردیم و آماده شدیم برای خرید بیرون برف می آمد و خیلی قشنگ بود (اسلاید اول ناخونا)
بعد برگشتیم به لیا کمک کردم آماده شه درست ۱ ساعت بعد از اینکه لیا رفت صدای در زدن شنیدم درو باز کردم و با
...
همینجوری که داشتم راه میرفتیم ا.ت یهو پرسید
ا.ت:کوک چرا داری کمکم میکنی
اَه لعنتی این سوال از کجا درومد خب قطعاا نمیتونم بهش بگم که عاشقت شدم و دارم از هر بهونه ای استفاده میکنم که باتو باشم پس سریع ی دروغی سرهم کردم که حتی خدمم چندشم شد
کوک:من از یونا خوشم میاد و می خوام حرصش رو در بیارم
ا.ت:ها
وی. ا.ت
قشنگ معلوم بود داره ک*شعری میگه اما اصلا نمیشه فهمید حرفش چیه ای پسر پُرِ رمزو رازه
یک ماه بعد
ا.ت من عاشق تعطیلاتم
لیا:منم
باهم دیگه روی تخت دراز کشیدیم و زیر پتو فیلم میبینیم تعطیلات کریسمس همیشه تعطیلات مورد علاقه من بوده منو لیا برای امروز کلی برنامه داریم ناخونامونو درست میکنیم میریم خرید و من به لیا کمک میکنم برای قرارش با جیمین آماده بشه بعد از یک ساعت فیلم تموم شد و شروع کردین به لاک زدن و رست کردن نخونامون همینطور که غیبت می کردیم و آماده شدیم برای خرید بیرون برف می آمد و خیلی قشنگ بود (اسلاید اول ناخونا)
بعد برگشتیم به لیا کمک کردم آماده شه درست ۱ ساعت بعد از اینکه لیا رفت صدای در زدن شنیدم درو باز کردم و با
...
۲.۰k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.